اخلاق/ اخلاق در خانه/جلد دوم/ جلسه اول


روزه، سه قسم است و همه، بخصوص جوانان عزيز، بايد به آن دقت بيشتري بكنند:

1ـ روزه ی فقهي: روزه ی فقهي يعني شكم انسان روزه باشد و از مُفطراتي كه در رساله‌هاي عمليّه آمده است اجتناب كند. اين روزه قضا و كفّاره ندارد و مسلّماً، هم نتيجه ی دنيايي دارد هم نتيجه ی آخرتي. امّا در اين روزه‌ها كاربرد نيست. اين نوع روزه، روزه ی عوامانه و فقهي است و روزه ی همه ی افراد روزه‌دار، شامل آن مي‌شود.

 

2ـ روزه ی اخلاقي: يعني علاوه بر اينكه شكم روزه است، اعضا و جوارح، چشم و گوش و دست و پا نيز بايد روزه باشند. روزه ی از محرمات، روزه ی از مكروهات، روزه ی از شبهات.

در روايات مي‌خوانيم اگر كسي در ماه مبارك رمضان دروغ بگويد يا غيبت كند يا تهمت و زخم‌زبان بزند روزه ی او باطل است. اگر كسي در ماه مبارك رمضان عصباني بشود، داد بزند و فحش بدهد، روزه ی او باطل است[1]. امّا نه به اين معني كه روزه ی او قضا و كفّاره دارد، بلكه اين روزه مثل گردوي پوك است؛ معني و مغز ندارد.

روزه‌دار حقيقي به هنگام افطار، يك دعاي مستجاب دارد؛ سير و سلوك دارد. انساني مي‌توان در روزهاي آخرِ ماه به مقام بالايي برسد كه، علاوه بر شكم، همه ی اعضا و جوارح او روزه باشند.

پيغمبر اكرم(ص) در ماه مبارك، خانمي را ديدند كه در اثر عصبانيّت، داشت به كلفتش فحش مي‌داد و داد مي‌زد. پيامبر دستور دادند غذا براي اين خانم آوردند و فرمودند: بخور! عرض كرد: يا رسول‌الله! ماه مبارك رمضان است، روزه هستم! فرمودند: اگر روزه هستي چرا زبانت روزه نيست؟ چرا فحش دادي؟[2]

در روايت ديگري مي‌خوانيم: پيامبر اكرم دستور دادند همه روزه ی مستحبي بگيرند و براي افطار، از آن حضرت اجازه بگيرند. موقع افطار پيرمردي آمد و براي خود و دو دخترش اجازه‌ی افطار خواست. پيامبر فرمود: تو روزه‌اي، برو افطار كن. امّا دخترانت روزه نيستند. پيرمرد عرض كرد: يا رسول‌الله! من مطمئنم كه روزه هستند. فرمود: برو و به آنها بگو استفراغ كنند. (حالت كشف به پيرمرد دادند.) وقتي به دستور پيامبر عمل كردند، دو لخته ی گوشت از دهن دخترها بيرون افتاد. تعجّب كردند، زيرا گوشتي نخورده بودند، آن هم گوشت بد بو! از حضرت علّت را جويا شدند. آن حضرت فرمود‌: مگر قرآن نخوانده‌ايد كه مي‌فرمايد: «اگر كسي غيبت كند، گوشت مرده خورده است؟» اين دو دختر با زبان روزه، پشت سر مردم حرف زدند. قرآن مي‌فرمايد:

(لا يَغْتَبْ بَعْضُكُمْ بَعْضاً اَيُحِبُّ اَحَدُكُمْ اَنْ يَأ ْكُلَ لَحْمَ اَخيهِ مَيْتاً فَكَرِهْتُمُوهُ)[3]

غيبت نكنيد كه غيبت، خوردن گوشت مرده است؛ و شما كه از خوردن گوشت مرده كراهت داريد، پس غيبت نكنيد؛ عيبجويي پشت سر مردم نكنيد.

اين قسم دوم روزه است كه به آن «روزه اخلاقي» مي‌گويند. چه بجاست كه انسان سعي كند علاوه بر اينكه شكمش روزه است، اعضا و جوارحش نيز روزه باشد. توفيق خواستن از خدا و توسل به ائمه ی طاهرين(ع) و حضرت زهرا(س)، به روزه‌دار كمك مي‌كند كه علاوه بر روزه ی فقهي، توفيق روزه ی اخلاقي را نيز داشته باشد.

در ماه مبارك رمضان، اگر كسي چشم‌چراني كند، از چشم و گوش و زبان و بالاخره از همه ی اعضايش محافظت نكند، حدّ اكثر روزه ی فقهي گرفته و موفق به كسب دعاي مستجاب و سير و سلوك و مقامِ تقواي الهي نمي‌شود.

 

3ـ روزه ی عارف‌: قسم سوم از روزه، كه كاري است بسيار مشكل، روزه ی عارفين است و آن روزه‌اي است كه علاوه بر اينكه شكم و اعضا و جوارح روزه هست، دل نيز روزه باشد. اما دل از چه روزه است؟ از خطورات. دل از چه روزه است؟ از صفات رذيله. يعني ولو اينكه صفت رذيله‌اي هم در دل باشد، اما مواظب است شعله‌ور نشود؛ حسد شعله‌ور نشود؛ بخل شعله‌ور نشود؛ سوء ظن شعله‌ور نشود؛ تكبر شعله‌ور نشود و بالاخره دل از «توجّه به غير خدا» روزه است. يعني عارف كسي است كه وقتي روزه است، هيچ چيزي جز خدا در دلش نيست.

اين قسم سوم براي ما نيست؛ اما اگر كسي روزه ی فقهي و اخلاقي گرفت، مي‌تواند در آخر ماه مبارك رمضان به اين مقام برسد.

اگر راستي انسانها ـ بخصوص جوانها ـ بخواهند به جايي برسند كه بر دلشان فقط خدا حكومت داشته باشد نه كس ديگر، مي‌توانند؛ و روزه ی ماه مبارك رمضان براي همين واجب شده است. واجب شده تا انسان را قدم به قدم جلو ببرد. روز اوّل و دوّم، روز دهم و پانزدهم، تا شبهاي قدر و بعد از شبهاي قدر، يك وقت دقّت مي‌كند مي‌بيند علاوه بر اينكه اختيار شكم و اعضا و جوارح دست خود اوست، ديگر خطورات ندارد و صفات رذيله گرچه ريشه‌كن نشده، اما كنترل شده است. بتها يكي پس از ديگري شكسته شده است؛ و توانسته است خدا و صاحب خانه را در دل بياورد؛ روحانيّت  دلي پيدا كند؛ نور خدا در دل او بتابد و به قول قرآن شريف در آخر ماه رمضان به آنجا رسيده است كه:

(... لاتُلْهيهِمْ تِجارَةٌ وَ لا بَيْعٌ عَنْ ذِكْرِ اللهِ)[4]

روزه‌دار بايد در ماه مبارك رمضان يك قدري جلو برود و از نور ولايت استفاده كند؛ از نور خودِ روزه استفاده كند. يك مقداري شكم و اعضا و جوارح روزه باشد تا انشاء الله قدمي برداشته و در آخر ماه مبارك رمضان به جايي برسد. و اين كار، شدني است و چه بسيارند كسانيِ كه راه پنجاه ساله را به يك آن و يك ساعت پيموده‌اند.

 

پي نوشت ها:

 

[1]. بحار، جلد 96، صفحه 275 و 277.

[2]. فروع كافي، جلد 4، باب ادب الصائم ـ بحار، جلد 96، صفحه 293 و 294.

[3]. سوره ی حجرات، آيه ی 12. ترجمه: «بعضی از شما غيبت بعضی ديگر را نكنند. آيا كسي از شما دوست دارد كه گوشت برادرش را كه مرده است بخورد؟ (مسلّماً) از آن اكراه داريد.»

[4]. سوره ی نور، آيه ی 37. ترجمه: «(پاكمرداني كه) كسب و تجارت (و مانند آن) آنان را از ياد خدا غافل نگرداند.»